در آغاز باید خداوند منان را شکر گفت که توفیقمان من داد سالی تازه و رمضانی دیگری را در یابیم.

نیک می‌دانیم هر سال نوروز و آغاز سال نو در تقویم شمسی و به‌ویژه در تقویم ایرانی جلالی با نظم و ثباتی شگفت‌انگیز تکرار می‌شود در حالی که رمضان برخلاف نوروز به دلیل مبنای قمری آن با تغییرات پی در پی، همه فصول چهارگانه سال را در می‌نوردد و هر ساله ده روز به جلو می‌آید تا ضرورت تغییر و تحول را به مؤمنان یادآور شود و البته تغییر و تحولی مثبت رو به جلو. پیداست که راز خلقت را باید در همین تغییر و تکامل جست‌وجو کرد، همچنانکه یونسکو در آخرین تعریف خود از سواد آن را نه در توانایی خواندن و نوشتن و یا یادگیری زبان بیگانه یا فراگیری مهارت‌هایی همچون رایانه بلکه در توانایی تغییر آدمی بر اساس آموخته‌هایش تعریف می‌کند و البته خدای یونسکو قرن‌ها پیش از آن از علم به معنای قرآنی‌اش، همین تعبیر را مراد کرده است.

سبک زندگی ما به عینه در خور و خواب و عادات و سایر مشخصه‌های زیستی، خودش را نشان می‌دهد که هم اکنون به دردها و آفات فراوانی ازجمله: پرخوری، چاقی، کم‌تحرکی، ناپرهیزی و بدخوابی گرفتار شده است. رمضان آمده است تا به ما تلنگر بزند که باید در این سبک زندگی تغییر ایجاد کرد و ما را به خودمان فرا می‌خواند که ای آدم به کجا؟ آیا رمضان فقط به معنای گرسنگی و تشنگی و دوری از لذات هست و بس؟ یا روزه فراتر از جسم آدمی روح و روان او را هم در بر می‌گیرد؟ باید گفت رمضان یک بسته و به اصطلاح یک پکیجی است از مفاهیم و عادات رفتاری که آمده است تا ما را به خود آورد و به مسیر اعتدال بازگرداند. بسته‌ی ربانی رمضان یعنی امساک کردن یعنی پرهیز شدید یعنی در عین نهایت پرهیز و رژیم الهی گرفتن به درون خود رفتن، رمضان یعنی دگرشناسی یعنی خداشناسی، رمضان یعنی اعتکاف، یعنی قرائت و تلاوت، رمضان یعنی انفاق و بخشش یعنی صله‌ی رحم و همبستگی، یعنی سرور و شادمانی و در یک کلام، رمضان یعنی بسته‌ی مهربانی‌ها در حق خودمان، خانواده‌های مان و سایر بندگان خدا تا بتوان راه را به سوی سر منزل مقصود که خدای مهربانی‌هاست گشود.

صوم و صیام به معنای پرهیز کردن و نه پرهیز کردن عادی بلکه بسیار پرهیز کردن، خویشتنداری، کف نفس و گرفتن رژیم به نیت عبادت برای خداوند صمد و بی‌نیاز هست، آدمی اگر در طول روز از خورد و خوراک و لذت و نوشیدن خودداری کند و حتی نه فقط در طول رمضان بلکه در کل روزهای سال هم، دم به چیزی نزند ولی در هنگامه‌ی شب نه تنها جبران مافات کند بلکه با پرخوری و زیاده‌روی بر وزن و چربی‌هایش بیفزاید، در واقع روزه‌ای نگرفته است، اگر بنده با روزه بر میزان تنبلی‌ها، پرخوابی‌ها و کسالت‌هایش افزوده شود، قطعاً امساک رمضانی صورت نگرفته بلکه امساک و پرهیز عادی‌اش را هم شکسته است، اگر رمضان انسان را به وجد و شور و نشاط و حضور در مسجد و اعتکاف و شب‌زنده داری بر نیانگیزد، حقیقتاً روزه‌ای در کار نیست، اگر عبد خدا دلش نرم نگردد و بلکه بر عصبیت و خشونت و بدعنقی‌اش زیاد شود، کدامین روزه را گرفته است؟ رمضان باید در آدمی خلوت و خلأیی را ایجاد کند که با آن از شلوغی‌ها و آفات روزمره و اشتغالات عدیده‌اش به در آید و با سکوت و تفکر از پرحرفی و پرچانگی رهایی یابد و با اعتدال در خور و خواب و لذت موزون شود، روزه‌دار باید از کانال انفاق، فطریه و فدیه به دل بندگان خدا کانال بزند و با دوری از اسراف و تبذیر، جهان را آبادان کند و محیط زیست خود را سامان دهد. امساک رمضانی باید آدمی را به تقوای الهی برساند تا که احساس مسئولیت کند و امید برافروزد. تقواست که آدمی را از بی‌تفاوتی، بی‌انگیزگی از نابودی عمر و سرمایه، از خودبیگانگی و آشفتگی نجات می‌دهد و با نشاط هر چه تمامتر به زندگی او معنای ابدی و جاودان می‌بخشد تا در نهایت مطاف با عروج به‌سوی خداوند، تاج بندگی را بر سرش نهد و در دنیا و آخرت به رستگاری نائل آید.

 باشد که رمضان ما این چنین رمضانی باشد. ان شاء الله